دلم میخواد...
بالاخره تموووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم
شد
تبریک به همه ی محصلان عزیز جان که بالاخره وارد این ماه توپ شدن و دیگر وظیفه ای جز خوردن،خوابیدن،فیلم دیدن،بیرون رفتن،اینترنت رفتن و آپ کردن و...،کتاب خوندن(غیر درسی)،و از همه مهم تر مسافرت رفتن ندارن...
تبریک تبریک تبریک...
من خیییییییییییییییلی خستم دلم خیلی چیزی میخواد دلم میخواد ثمین قلمبه رو ببینه(دخمل خالمو میگم)،دلم میخواد بره مسافرت بره شمال بعد پابرهنه رو ماسه های کنار دریا بایسته و موج آب همینطور به پاهام بخوره و وقتی که چشمام اون دور دورا رو نگاه میکنه احساس کنه داره پرواز میکنه و حرکت میکنه...
دلم خیلی چیزا میخواد دلم میخواد تو ماشین بشینم و توی راه بارون شدید بیاد خیلی حال میده الآن میگید تو ذل تابستون کجا بارون میباره ولی به خدا میباره یه سال بارید...
دلم میخواست میرفتم آذربایجان و مراسم یوروویژن رو میدیدم...کاش میشد خودمم بخونم...
دلم میخواد آدمای جدیدی ببینم از همه جای دنیا...
دلم میخواست یه سر میرفتم پیش جورج کلونی سلامی عرض میکردم...
دلم میخواست یه سر میرفتم اسکار..
دلم میخواد برم رو پشت بوم خونه و تمام شب به آسمون و ستاره ها نگاه کنم...
دلم میخواست برم فضا...(اون فضا نه اون فضا!!!فضایی که توش ماه و ستارس..)
دلم میخواد دوباره همه ی آهنگای مورد علاقمو انقدر بگوشم تا دیوونه بشم..
دلم میخواست ساعت برنارد رو داشتم...
.
.
.
دلم میخواد دیگه برم...
من رفتم بای بای!!!!!!!!!!!!!!!!!