دل داری
سلام خوبین خوبم امروز هم خوشحالم هم ناراحت
خوشحالیم واسه اینه که سه روز تعطیلیم ناراحتیم رو هم خدا خودش خوب میدونه تازه دث هم امروز میره دندون پزشکی دکترا میخوان با یه دونه از این آمپول ها ی گاوی بیهوشش کنن این جراحی حدود یک شبانه روز میطوله
تازه بعدش میخوان با اره برقی دو تنی لثه ی این مظلوم رو پاره کنن تصور کنین
!!!!!!!!!تازه اگه یه بار اره برقیه از دسته دکتره رد بشه و بره توی حلق دث و اون طرف سرش هم پاره بشه چی
؟؟؟؟!!!!بعد یکی از دندوناش بشکنه بخوره به صابونه کنار دستشوئی توی اتاق عمل و بیفته بعد بخوره به پنبه هایی که تو اتاقه و بعد بیفته توی بخاری چی
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تازه انقدر درد داره که محدثه رو به صندلی بستن تا تکون نخوره بعد همه ی اتاق آتیش میگره و دکترا فرار میکنن و همه ی اطراف محدثه رو آتیش فرا میگیره و...............بعد برقا اتصالی میکنن و دث میخواد فرارکنه
که دستش به یه دونه از این لوازم پزشکی میخوره از اینا مه دددددددددددددددددددددددددددددددددرررررررررررررررررررررررررررررررزززززززززززززززززززززززززززززززززز صدا میده بعد این هی تو هوا تکون تکون میخوره که یه دفعه میره تو چشم دث و محدثه در حالی که از درد فریاد میکشه
یه دفعه از خواب بیدار میشه مامانش و بهش میگه حالت خوبه عزیزم
؟؟؟!!!دیدی ترسی نداشت دث جونم انقدر ذهنیت بدی نداشته باش گللللللللم باااااااااااااااااااااااااااااااای














+ نوشته شده در سه شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 16:5 توسط sh@dy
|